پس از ٦ سال تاخیر، برای آرشیو: منصور حكمت از دید بهروز مهرآبادی كاستروئیست بود!

من هیچگاه نوشته ای كه درجدل ایمیلی شش سال پیش با بهروز مهرآبادی قول داده بودم را ننوشتم. علتش را دقیقا یادم نمیاد چی بود اما مطمئنم پرداختن به چاوز برام اولویت خاصی نداشت. برای بهروز مهرآبادی اما چاوز آنقدر مهم بوده كه ستونی را بصرف "زدن" او درانترناسیونال ٤٩۵ اختصاص بده. چاوز مانند تمام شخصیتهای سوسیال دمكرات ضد آمریكائی مورد تحسین و ستایش همتایانش در گوشه و كنار دنیا قرار گرفت كه از او بعنوان "سوسیالیست" یاد میكردند. دلیلشان هم رفرمهائی بود كه چاوز در جهت بهبود وضع زندگی كارگران و محرومان ونزوئلا به انجام رسانده بود، مانند كاهش ساعات كار، تسهیلات سازماندهی صنفی كارگری، مزایا و مشابه آن. خب اگر "سوسیالیسم"را مترادف سوسیال دمكراسی بگیریم (یعنی جناح چپ بورژوازی)، كه اتفاقا در غرب اغلب ایندو را مترادف یكدیگربكار میبرند، چاوز "سوسیالیست" بود. اما خصلت ”سوسیالیستی“ او نبود كه باعث میشد چاوز در لیگی قرار بگیره كه جمهوری اسلامی هم قرار داشت. جمهوری اسلامی منتهی علیه راست جبهه ضدآمریكائی بود كه چاوز و كاسترو و لولا و ماندلا و اسد و قذافی و بعدها پوتین نیز در آن قرار داشتند. باید توجه داشت كه این طیف ناهمگون وجه مشترك ضدآمریكائی داشتند و بهمین خاطر آنها در ائتلافهای مختلف قرار گرفته و میگیرند.
انشای ضعیف بهروز مهرآبادی در انترناسیونال ٤٩۵ نه تنها بی مایه بود كه بقدری ناشیانه نوشته شده بود كه تناقض از سر و رویش میبارید. علت این انشای ضعیف لزوما قلم بهروز نبود بلكه جایگاهی بود كه او خود را در آن قرار داده بود. ایشان تصمیم گرفته بود كه در مقابل چپهای ضدامپریالیست غربی، كه چاوز را سوسیالیست میخواندند، چاوز را لجوجانه ناسیونالیست بخواند! میگویم لجوجانه به این خاطر كه بهروز رفرمهائی كه در خدمت بهبود وضعیت كارگران انجام شده بود را نیز خفت داده به حساب ناسیونالیسم میریخت. در نتیجه او یك دو قطبی مضحكی تحت عنوان "سوسیالیسم كاذب“ آنها در مقابل ”سوسیالیسم حقیقی“ ما ساخت كه خب معلوم بود بازنده آن قرار بود چاوز باشد چون چاوز باید الزاما ناسیونالیست خوانده میشد ولا غیر!!! بهروز نمیخواست اقرار كند كه چاوز یك سوسیال دمكرات هم بود.
ظاهرا دلیل اصلی بهروز برای نگارش انشایش این بود كه «بدون تردید یک معیار مهم برای ارزیابی هر حکومتی از جمله حکومت چاوز سیاست خارجی آن است. روابط بسیار صمیمانه سیاسی و اقتصادی حکومت چاوز با رژیم های تا مغز استخوان فاسد جمهوری اسلامی، حکومت سوریه و رژیم قذافی در لیبی را باید در متن سیاست های ناسیونالیستی و منافع ملی ـ یا بهتر بگوئیم منافع سرمایه داری محلی ـ ونزوئلا، دانست.» حتما اینطور هست و باید این رابطه را محكوم كرد. همان كاری كه ما بخصوص در سال ٢٠٠٩ كردیم. اما سوال این است كه چرا یك بام و دوهوا داریم. چاوز و كاسترو به لیگ یكسانی تعلق داشتند. كاسترو درست مانند چاوز جمهوری اسلامی را، بسیار طولانی تر از چاوز، هم جبهه ای خود و ابزاری برای سیاستهای ضد آمریكائی اش قلمداد میكرد. كاسترو از جمهوری اسلامی حمایت میكرد، تكرار میكنم، كاسترو از همان سال ١٩٧٩ حامی سیاسی جمهوری اسلامی شد. چرا بهروز همین لحن را در مورد كاسترو بكار نبرد؟ حتما توجه دارید كه من دارم از جناح چپ جبهه ضد امپریالسیتی حرف میزنم، حتی مشخص تر، از شخصیتهائی نام میبرم كه در مسند قدرت هستند، نه در اپوزیسیون. چند بار شما، نه تنها بهروز كه حتی یكنفر از اعضای رهبری حككا، رابطه كاسترو با جمهوری اسلامی را محكوم كرده است؟
توجه كنید همان ایامی كه حكمت داشت این جملات را مینوشت كاسترو چند بار به ایران سفر كرده بود، با خامنه ای و موسوی و خاتمی نشست و برخاست كرده بود. منصور حكمت:«واقعيت اينست که کوبا به همان اندازه که نسيمى از انديشه سوسياليستى در آن وزيده است، از نظر همه شاخصهاى تمدن انسانى، از سواد تا حرمت شخصى و حتى دخالت مردم در زندگى سياسى، ميتواند يک مدل آرمانى براى خود جامعه آمريکا باشد. در مواجهه اخير کاسترو پيروز شد، اما تهديد آمريکا بالاى سر کوبا جدى است. بايد اين تهديد را خنثى کرد» منطقا بهروز مهرآبادی باید منصور حكمت راطرفدار كاسترو و كاستروئیست بداند چرا كه تحلیل عینی حكمت از“ كاستروئیست“ بسیار جانبدارتراز وصف ابژكتیو من از ”چاوزیست“ بود.
حمید تقوائی: «در اين ترديدي نيست اما کاسترو نه تنها در مـقـابـل ترامپ بلکه در مقايسه با همه روساي جمـهـور آمـريـکـا، رهبر بهتري براي مردم بوده است.»
كاظم نیكخواه: «نــبــايــد کــاســتــرو و کــاســتــريســت هــا را در صــف ناسيوناليستها قرار داد. اقـدامـات و سياستهايي که به نفع بهبود زنـدگـي مردم در کوبا صورت گرفته از طـب رايگان تا آموزش عمومي و رايـگـان و تامينات اجتماعي و ايـنـهـا هـيـچ ربطي به ناسيوناليسم ندارد. »

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نمودار نرخ حداقل دستمزد به دلار در 40 سال گذشته

مردم عقبمانده یا حاكمیت ارتجاعی؟

در محکومیت تحریمهای اقتصادی آمریکا