پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژانویه, ۲۰۱۴

باز هم درباره هنر٬ هنرمند و سیاست

تصویر
سعید سلطانپور نمایش تهوع آور دیدار هنرمندان ملی- اسلامی با روحانی در تالار رودكی علاوه بر محكومیت آن از طرف  اپوزیسیون جمهوری اسلامی مباحث و نظرات قدیمی حول نقش هنر٬ هنرمند و دخالت او در سیاست را نیز دامن زده است. دربرخی از این مباحث گوینده٬ خواه هنرمند یا غیر آن٬ اغلب بشكلی مبهم به تعریف هنر و نقش و "وظیفه" هنرمند در سیاست و معضلات پرداخته است.   این یادداشت خطاب به این دوستان عزیز است كه بدرست نشست "هنربندان" ملی-اسلامی با روحانی را محكوم كرده اند.  در این مختصر قصد ندارم هنر یا هنرمند را تعریف كنم ( 1 ) اما به بررسی دو سوال پایه ای در این مباحث خواهیم پرداخت. اول٬ هنرچگونه بر ما متجلی میشود؟ دوم٬ نقش هنرمند در سیاست چیست یا چه باید باشد؟ ( 2 ) بنظر میاید اگر ما جواب سوال اول را روشن نكرده باشیم٬ پاسخ به سوال دوم سرراست و آسان نخواهد بود. بنابراین فكر میكنم گره گاه اصلی تعریف تجلی هنر باشد. صرفنظر از تفاسیر و برداشتهائی كه ما میتوانیم  از هنر داشته باشیم٬ احتمالا بر سر تجلی هنر٬ شكلی كه هنر خود را به ما عرضه میكند توافق داشته باشیم٬ یعنی "هنر

ضد آمریكا زدائی و ما

تصویر
كارنامه سراسر سركوب وخونریز حسن روحانی پس از ٥ ماه ریاست جمهوری اسلامی انسجام عملكرد او را در تمام طول عمر جمهوری اسلامی بنمایش میگذارد. اعدام نزدیك به ٥٠٠ نفر٬ افزایش ٣٠ درصدی بودجه نیروهای سركوب (ارتش٬ سپاه٬ وزارت اطلاعات و ...)٬ بر ملا شدن ارقام نجومی چپاول دست اندر كاران جمهوری اسلامی كه روحانی را وادار كرد نوار مردم فریب و كسل كنندۀ "پول نداریم٬ احمدی نژاد مدیریت بلد نبود" را عوض كند٬ سركوب اعتراضات كارگری٬ اذیت و آزر هر چه بیشتر زندانیان سیاسی٬ براه اندازی مجدد بساط قرون وسطائی سنگسار٬ "منشور حقوق شهروندی" ای كه باقرار نزدیكان جمهوری اسلامی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ارتجاعی تر است تزئین كننده كارنامه سیاه روحانی پس از پنج ماه ریاست جمهوریست. در كنار موارد فوق روحانی دل غرب٬ خصوصا هیئت بازدید كننده اروپای واحد از مجلس اسلامی و هیئت حاكمه آمریكا را با "توافق ژنو" ربوده است. ظاهرا وعدۀ ریلكس كردن تولید هنر و ادبیات در جمهوری اسلامی چسب تجمع بی مایه ترین كاسه لیسان  ملی- اسلامی این صنعت پروپاگاندائی جمهوری اسلامی در تالار رودكی شد. این مج

روحانی زیر فشار فرهنگی ما به غلط كردم افتاد

تصویر
بادمجان های دولتی بادمجان ها در حال دعا قبل از هر چیز باید اینرا تاكید كرد كه استقبال اساسا جمعی از دست اندركاران صنعت دولتی فیلمسازی و كاغذ سیاه كن در ایران از روحانی در تالار رودكی برابر با دیدار هنرمندان و ادبا در ایران با او نیست. (در مورد ماهیت فعالیت این "ادبا" به " ماهواره و آل احمد های پلاستیكی "٬ منصور حكمت٬ رجوع كنید). صنعت فیلمسازی حتی بدتر از آن است. پر هزینه ترین شاخه تولید محصولات هنری است. سرمایه گذاری در این صنعت در ایران اساسا ( بالای ٩٠ و چند درصد) از طریق دولت صورت میگیرد. چرا سرمایۀ خصوصی به این صنعت علاقه ندارد؟ بجز معدود كارهائی٬ پروسه ساخت فیلم بنا به طبیعتش نمیتواند زیرزمینی باشد. تولید فیلم در جمهوری اسلامی یك پروسه پردرد دولتی- اسلامی را طی میكند و به این دلیل سرمایه خصوصی كه براحتی میتواند بر گردۀ كار ارزان در هر صنعتی پول پارو كند و حمایت جمهوری اسلامی را   پشت سرش داشته باشد٬ سرمایه (و راستش حیات فیزیكی خود) را در صنعت پرریسك و ایدئولوژیك و كم منفعت فیلمسازی به هدر نمیدهد. قبلا در" مخمصه جوائز جدائی نادر از سیمین و هویت ضد آ