در سالگرد انقلاب ۵٧: جمهوری اسلامی فرزند مشروع شاه


او كه از ادبیات ضد زن فردوسی و ادبیات نژادپرستانه سعدی دفاع میكند همان كسی است كه بر مزار كوروش، سركرده برده داران، سجده میكند. او همان كسی است كه خود را آریائی میداند و هم "نژاد" هیتلر. او فدای خاك پاك میهن است. او هوادار ترامپ است، همان كسی است كه با نوستالژی حكومت پهلوی روز را به شب میبرد. او همان كسی است كه شعارهای نژادپرستانه ضد عرب سعدی را بروز رسانی كرده،  بسمت كودكان غزه پرتاب میكند. او همان كسی است كه زیر حاكمیت جمهوری اسلامی بدنیا آمده و تنها تجربه اش از یك حكومت، هیولائی بنام حاكمیت اسلامی است. او مخالف انقلاب ۵٧ است و جمهوری اسلامی را نتیجه منطقی انقلاب تصور میكند. اعتقادات و باورهای شاه طلبانه او نتیجه بلافصل حاكمیت جمهوری اسلامی است!


جمهوری اسلامی آنچه را كه شاه نتوانست انجام دهد، انجام داد. انقلاب ضد سرمایه داری را به خونین ترین شكل ممكن سركوب كرد و همزمان از حكومت شاه اعاده حیثیت كرد. جمهوری اسلامی تداوم منطقی حكومت شاه در ایران بود. هیچ پدیده دیگری، بجز حاكمیت فوق ارتجاعی اسلامی نمیتوانست پس از یك انقلاب شكوهمند ضد شاهی كسانی را از مرگ به تب رضایت دهد، آنها را برای سجده كردن روانه مقبره شاه شاهان، كوروش، كند. جمهوری اسلامی فرزند مشروع شاه و شاه فرزند مشروع جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی میراث حكومت شاهنشاهی است. شاید عشق و نفرت وصف شایسته ای از رابطه ایندو پدیده بغایت مذموم باشد.

یكسره كردن دور باطل حاكمیت ارتجاع ملی ـ اسلامی تنها بدست یك جنبش انترناسیونالیست سوسیالیستی كه مذهب را افیون توده ها میداند ممكن است. این جنبش از دیماه امسال با قدرت تمام اعلام وجود كرد و گفت: " نه شاه میخوام نه ملا، فقط تشكیل شورا". این جنبش نه با ابزار فرهنگی در تقابل با فردوسی ها، نه با ابزار تاریخ شناسانه در تقابل با كوروش ها، كه در یك كارزار سیاسی علیه حاكمیت جمهوری اسلامی میتواند بهم پیوستگی حكومت اسلامی با حكومت ملی و شاهنشاهی را عیان و هر دو را همزمان از صحن سیاسی حاكمیت در ایران جارو كند. پیروزی این جنبش در گرو دفن همزمان اسلام سیاسی وناسیونالیسم در كف خیابانهای ایران است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نمودار نرخ حداقل دستمزد به دلار در 40 سال گذشته

مردم عقبمانده یا حاكمیت ارتجاعی؟

در محکومیت تحریمهای اقتصادی آمریکا