بسیج قطب سوم

ساعاتی پس از ارسال نوشته زیر به مطبوعات خبر آتش زدن مركز تروریسم اسلامی انصار الشریعه در بنغازی توسط مردم باعث دلگرمیم شد و مصداق فراخوان زیر بود·

٢١ سپتامبر ٢٠١٢

اسلام سیاسی به دو شاخه اصلی تقسیم شده است· هر دو شاخه تمام مختصات اسلام سیاسی٬ یعنی سرمایه داری اولترا راست٬ مذهبی٬ ضد زن٬ ضد كودك٬ ضد كارگر٬ ضد آزادی بیان و تروریست در سیاستهای داخلیشان٬ رو به مردم ساكن كشورهای اسلام زده٬ را دارند· آنچه كه طی بیش از یكدهه گذشته تحت الفظی بعنوان تروریسم اسلامی بكار برده میشود عملیات تروریستی آنها در مقابل غرب است· هدف این عملیات نهایتا سهم خواهی بورژوائی خاورمیانه از سیستم جهانی سرمایه داری٬ برای انتگره شدن و یك فونكسیون متعارف بود و هست· حال٬ یك جناح از اسلام سیاسی سوت پایان تروریسم (تا آنجا كه به حملات تروریستی علیه غرب برمیگردد) را با حاكمیت در مصر٬ با سهم گرفتن در قدرت سیاسی در تونس و لیبی پسا انقلابات ٢٠١١ زده است و دیگری به سردمداری جمهوری اسلامی همچنان به جنگ تروریستی با غرب تكیه دارد· ضرورت تروریسم اسلامی جمهوری اسلامی با غرب در دنیای پسا انقلابات خاورمیانه در اصل مشكلات داخلی است· اگر مردم در كمین سرنگونی جمهوری اسلامی نبودند٬ احتمال اینكه احمدی نژاد از طرف خود غرب بعنون گورباچوف ایران قالب زده شده و قهرمان "صلح" جمهوری اسلامی با غرب شود كم نبود· مشكل حزب الله لبنان نیز داخلی است اما با كمی تفاوت· با كنار زده شدن از دولت٬ حزب الله با سرمایه گذاری روی كارت ضد اسرائیلی خود هنوز به تروریسم اسلامی بعنوان یك گروه فشار نیاز دارد· حماس اما٬ در حل تناقضات خود با غرب و اساسا اسرائیل به شاخه "سیاسی" (مصری٬ تركیه) اسلام سیاسی پیوست· خلاصه اینكه٬ یكی از شاخه های اسلام سیاسی ظاهر پرو غرب دارد و دیگری ظاهر ضد غرب·

باید بخاطر داشت كه سر اصلی و بزرگتر تروریسم اسلامی رو به "داخل" است· رو به مردم ساكن كشورهای اسلام زده است· هدف غائی سرمایه داری برهبری اسلام سیاسی٬ خصوصا پس از برسمیت شناخته شدن و انتگره شدن آن در سیستم جهانی سرمایه داری٬ سود دهی بیشتر است· قوانین ضد زن٬ ضد كودك٬ ضد كارگر٬ ضد بشر اسلامی دقیقا در خدمت بردگی مزدی و كار ارزان بكار برده میشوند· اسلام سیاسی هژمونی طبقاتی خود در جوامع اسلام زده را با قول بازدهی سود كلان از كانال تروریسم اسلامی (از جمله قوانین شریعه) و بر گردۀ كار ارزان داده است· آیا یك حكومت مذهبی اسلامی میتواند هم پرو غرب باشد و هم در سرمایه داری جهانی انتگره شده٬ یك روند متعارف تولید و بازتولید سرمایه را پشت سر بگذراند؟ جواب به این سوال بنظر من سیاه و سفید نیست· اما در هرصورت٬ معضل ما هم نیست· ما ضد سرمایه داری با هر قالبی هستیم٬ نه مشاوران سرمایه داری جهانی·

اسلام سیاسی در موضع تدافعی
اسلام سیاسی  صرفنظر از هر جناح و شاخه اش بنظر میاید كه در یك باتلاق كثیف خودساخته بدام افتاده است كه هر چه برای نجات خود دست و پا میزند بیشتر فرو میرود· برجسته ترین بروزات سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی در اثبات این ادعا عبارتند از:
١) به سخره گرفتن تمام شئون سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی و نظری اسلام در ایران تحت حاكمیت جمهوری اسلامی· اگر چه این مصاف طلبی قدمتی بابعاد عمر جمهوری اسلامی دارد اما از سال ٨٨ بدلیل عدم مشروعیت كامل جمهوری اسلامی  سطح علنی این بروزات به اوج تازه ای رسید و الهام بخش انقلابات ٢٠١١ در خاورمیانه شد
٢) انقلابات خاورمیانه كه تروریسم اسلامی را حاشیه ای و بهمراه آن مبانی سیاسی٬ اجتماعی٬ فرهنگی اسلامی را زیر ضرب قرار داد بحدیكه اسلام سیاسی باید در قبای "دمكراتیك" و مدل تركیه ای موقعیت خود را حفظ و مقبولیت خود برای سرمایه داری در مصر٬ لیبی و تونس را باثبات برساند
٣) موقعیت شكنندۀ حكومتهای جمهوری اسلامی و اسد در سوریه به یمن انقلاب سوریه و جنبش ضد جمهوری اسلامی در ایران
٤) اعتراضات عریان در مصر و در ادامه گلشیفته و سایر سلبریتی های غربی + اقدامات حمایتی كادرهای حزب كمونیست كارگری یكی از بروزات گرایش رادیكال علیه كلیت اسلام سیاسی ضد زن بود
٥) فتوای قتل شاهین نجفی٬ كه بنوبه خود انعكاس یك اعتراض وسیعتری به اسلام و اسلام سیاسی در جامعه ایران بود٬ به عكس خود تبدیل شد و تمسخر شئونات اسلامی را به اوج تازه ای رساند· این علنی ترین جلوه به سخره گرفتن مبانی اسلام سیاسی و در عین حال یك بروز فرهنگی بود
٦) تروریسم اسلامی بدنبال فروكش كردن انقلابات ٢٠١١ خاورمیانه سعی كرد خود را جمع و جور كند٬ یار گیری كند٬ دوباره از حاشیه به میداندارسیاست در خاورمیانه تبدیل شود٬ فیلم "بی گناهی مسلمانان" را بهانه كرد و علیه آن فتوا داد· با اینكار عملا تیر به پای خودشان زدند چون نه تنها نتوانستند حامی ای (بجز جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان كه احتمالا مهندسین این ماجرا بودند) در خاورمیانه بیابند٬ كه در میان افكار عمومی غرب هم كه برایشان مظلوم نمائی میكردند٬ منزوی تر شدند
٧) جمهوری اسلامی با اعلام قانونی كردن ازدواج٬ یا صحیح تر٬ تجاوز به كودك قصد داشت بالصطلاح میخ اسلام را در مقابله به امواج سهمگین اخیر ضد اسلامی بكوبد· این كار به لعن و نفرین همه كس در همه دنیا به جمهوری اسلامی و قوانین اسلامی تبدیل شد و امروز به وسیله ای برای تمسخر اسلام و محمد·

موارد كاریكاتورهای فرانسه و باز تولیدش در مصر پتانسیل گسترش وسیع دارد كه در هر صورت نتیجۀ پیشرویهای لیست شدۀ بالاست· یك انفجار سیاسی٬ فرهنگی و اجتماعی علیه اسلام سیاسی و اسلام در راه است كه با سرنگونی جمهوری اسلامی قدمهای نهائیش برداشته میشود و این امر را به فرجام خواهد رساند· دوره ای كه آغاز شده است دوره ای شعف انگیزاست· داریم به انتهای تونل میرسیم٬ نه فقط نورش را میبینیم كه گرماش رو حس میكنیم· باید به استقبال این دوره بریم

بسیج قطب سوم
این دوره اما بخودی خود به پیش نخواهد رفت و به سرانجام نخواهد رسید· تنها با حضور فعال قطب سوم٬ یعنی توده مردم٬ و نه دولتها٬ به پیش خواهد رفت· عملكرد تروریسم اسلامی در تمام طول حیاتش همیشه در تقابل با قطب دیگر تروریسم٬ میلتاریسم غربی٬ معنی پیدا كرده است· غرب و حالا دول "دمكرات اسلامی" از عملكرد تروریستی اسلام سیاسی بعنوان اهرم فشار علیه مردم٬ چه در غرب و چه در شرق٬ استفاده میكنند· چه غرب و چه دول مصر٬ لیبی٬ تونس كه در تمایز با مشوقین و سردمداران تروریسم اسلامی یعنی جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان٬ به بهانۀ "توهین به مقدسات و مسلمانان" سعی در برقراری قوانین اسلامی در فردای انقلابات خاورمیانه و به این معنا در تدراك شكست دادن انقلابات ٢٠١١ هستند· دول غربی٬ خصوصا آمریكا٬ در انطباق با این سیاست از نفس ممنوعیت "توهین به مقدسات" جانبداری میكند و به این ترتیب به اسلام سیاسی در كشورهای متحول پسا انقلاب خاورمیانه چراغ سبز میدهد· منفعت دیگر غرب در پذیرش ممنوعیت توهین به مقدسات مذهبی٬ طبق معمول٬ حمله ای به آزادی بیان در كشورهای غربی است·

واكنش قطب سوم به تروریسم اسلامی جاری٬ باید از حالت خشم منفعل به خشم فعال تبدیل شود· قطب سوم سال ٢٠١١ با قطب سوم مقهور شدۀ سال ٢٠٠١ تغییر كیفی دارد· چه در خاورمیانه و چه در غرب٬ این قطب به پا خواست٬ انقلابات كرد٬ جنبش ٩٩ درصدی براه انداخت٬ اعتصاب كرد و همچنان به اعتراضات میلیونی خود به هسته اصلی مشكلات٬ یعنی قدرت سیاسی٬ ادامه میدهد· این قطب٬ ضمن اینكه تروریسم اسلامی را با حركتهای سیاسی و اجتماعی خود٬ از وسط معادلات سیاسی به حاشیه راند٬ اما با آن تعیین تكلیف و تصفیه حساب قطعی نكرده است· قطب سوم به یك پرچمدار احتیاج دارد تا معادلات پیچیدۀ این رودروئی را شفاف ترسیم كند· این پرچم را ما٬ كمونیسم كارگری٬ از همان سپتامبر ٢٠٠١ بلند كردیم· فرق امروز با سپتامبر ٢٠٠١ در وجود قطب سوم فعالی است كه میتوان آن را علیه دو قطب تروریستی به میدان آورد· "كار هركوله" ای سال ٢٠٠١ برای بمیدان كشاندن این قطب٬ امروز به یمن انقلابات و اعتراضات ضد حكومتی٬ ضد سرمایه داری در سراسر جهان به یك كار سهل تر٬ یعنی پرچمداری و سازماندهی این قطب تنزل پیدا كرده است·

ما باید خود را برای یك فراخوان بین المللی و توده ای علیه سیاستهای تروریستی اسلامی و حمایت دول غرب و شرق از آنها آماده كنیم· پیروزی قطب سوم در گرو تحرك آنست·


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

نمودار نرخ حداقل دستمزد به دلار در 40 سال گذشته

مردم عقبمانده یا حاكمیت ارتجاعی؟

در محکومیت تحریمهای اقتصادی آمریکا