بازیگران زبون فیلم تبلیغاتی کنفرانس ورشو و ما


  
آمریکا همواره در تمام مداخله گریهای هژمونی طلبانه پسا جنگ جهانی دوم تا بامروز خود، که رقمش بالغ بر70 مورد است، سعی کرده است توجیهات مردم پسندی برای علت دخالتگریهایش در جوامع دیگر بهم ببافد. این توجیهات دو وجه سلبی و اثباتی دارند. وجه انتقادی یا سلبی پروپاگاند آمریکا عمدتا تبلیغ مبارزه با "دیکتاتوری" است. مفهومی گنگ و قابل تفسیر. اسامی دیگر و متداولی که مترادف با دیکتاتوری بکار میبرند اقتدارگرائی و توتالیتاریسم  ــ تمامیت خواهی ــ است. توجه کنید که دستگاه پروپاگاند آمریکائی از کاربرد لغت "استبداد" و مشتقات آن که قاعدتا بهترین توصیف برای نقد محدود آنها به نقض حقوق مدنی است، پرهیز میکنند اما عمدا لفظ قابل تفسیر دیکتاتوری را بکار میبرند چون بخوبی میدانند که دیکتاتوری، خصوصا بدون موصوف، هیچ ربط مستقیمی با استبداد ندارد. دومین کاتگوری انتقادی دمکراسی غربی - اینجا مشخصا آمریکا -- در مقابل دولتهائی که با آنها سرشاخ میشود، تبلیغ نقض حقوق بشر است. نازکی قطر حقوق بشر آمریکائی را میتوان با اشاره به این فاکت که آمریکا بیشترین تعداد زندانی در جهان دارد را نشان داد.


وجه اثباتی توجیهات مردم رنگ کن هیئت حاکمه آمریکا ادعای برقراری دمکراسی و "آزادی" است. خب لابد حکومتهای شیلی پس از کودتای پینوشه، ویتنام پیش از پیروزی ویت کنگها، کامبوج قبل از پولپوت، عراقِ صدام و عراقِ امروز، افغانستان از 1980 تا بامروز، لیبی و سوریه بعد از 2011، مصرِ مبارک و مورسی و السیسی، کودتای 28 مرداد در ایران، اندونزیِ سوهارتو و... نمونه های عینی دمکراسی و آزادی صادراتی آمریکاست.

دستگاه تبلیغاتی آمریکا مجموعه ای بسیار پیچیده و پیشرفته و از نظر ابعاد غول آسا است. وقتی رئوس کار دم و دستگاه سیاسی آمریکا مشخص شد، باید آنها وسیعا تبلیغ شوند تا افکار عمومی را شکل دهند. خب این دم و دستگاه برای تبلیغات هنرپیشه لازم دارد. هنرپیشگانی که مانند بازیگران تبلیغ پودر لباسشوئی باید از مشاهیر انتخاب شوند، مشاهیری که بر خلاف هنرپیشگان پودر لباسشوئی که ممکن است هیچگاه از پودر تبلیغ شده استفاده نکنند، از ته دل با هیئت حاکمه آمریکا هم نظر باشند. کسانیکه نقش زبون تبلیغ سیاستهائی را بعهده بگیرند که برای قیچی کردن مبارزات بر حق زحمتکشان در ایران است. چنین بازیگرانی خواه ناخواه آلت دستان حقیری برای سیاستهای دستگاه حاكمه در غرب یا مشخصا آمریكا هستند چرا که هیچ اراده ای در امری که مبلغش هستند ندارند. به آنها امر میشود کجا و چه موقع در مقابل چه دوربینی و با چه کسی ظاهر شوند.


علت توضیح واضحاتِ بالا این بود که یادآور شوم تمام علم کتل آتی آمریکا در ورشو عکس العملی به تحرک کارگران در ایران است. آفیش تبلیغاتی كنفرانس ورشو عكسهای مقامات سطح بالای دولت ترامپ با این و آن بازیچۀ یكبار مصرفی است كه توسط دستگاههای تبلیغاتی غرب به شهره ای رسیده اند. ضمن اینکه نقد آمریکا و افشاگری بازیگران ذلیل این مضحکه امری لازم است، باید توجه داشت که ما نباید به صرف نقد و افشاگری قناعت کنیم. ظاهر شدن در قالب اپوزیسیون مجموعه بالا بطور غیر مستقیم به آنها مشروعیت میدهد، مشروعیت در توانائی و قدر قدرتی شان و اینکه گویا اینها بازیگران اصلی پیکار طبقاتی در ایران بر سر قدرت سیاسی اند.



ما با کار اثباتی مان باید اینها را از صحنه معادلات و سرتیتر خبرها خارج کنیم. ما با اعتصابات، اعتراضات خیابانی و فراخوان به حکومت شورائی به صدر اخبار میرسیم و کاخ سفید (و کرملین) را به تکاپو برای جانشین سازی وا دار میکنیم.
۩۩۩

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

كمونیست صورتی قهرمان كنفرانس برلین دوم

نمودار نرخ حداقل دستمزد به دلار در 40 سال گذشته