پست‌ها

در پاسخ حامد خاکی

  خوشحالم که حامد خاکی در نوشته "چند کلمه راجع به بحث سلبی-اثباتی و نقد عباس گویا به این بحث"   بحثی رفیقانه ارائه داده است﮳ از فرصت استفاده میکنم نکاتی که در بحث اصلی مطرح نکرده بودم در پاسخ به حامد مطرح میکنم﮳ درک حامد از بحث سلبی – اثباتی در این جملات بخوبی بیان شده و بنظر من درک غالب حامیان این نظریه است: « مراحلی در دوران انقلابی هستند که بیش از هر چیزی دوران سلبی است ، هیچ نیرویی تا به عنوان نماینده سلب وضع موجود شناخته نشود، به عنوان نیرویی که پیشاپیش همه پرچم نفی وضع موجود را دست دارد شناخته نشود، کسی به حرفهای هرچند زیبا و منطقی اثباتی‌اش گوش فرا نمی‌دهد .» حامد پیشتر گفته بود « به نظر من این بحث بطور سوبژکتیو و عام نه تنها اشکالی ندارد بلکه به شدت مارکسیستی و درست است » (تاکیدات در همه جا از من) ما در اینجا نیز با تحلیلی روبرو هستیم که فرضش تفکیک سلب از اثبات است. صحبت من اما بر سر این بود که اگر ما متد دیالکتیکی مارکس در شناخت را بکار ببریم، سلب و اثبات دو وجه تفکیک ناپذیر یک واقعه واحد هستند. بار اثبات مارکسیستی بودن متد شناخت بعهده مدعی آن است، نمیتوان م

به چه کسی و چه چیزی جواب میدهد؟

تصویر
   ایرج فرزاد ظاهرا در جواب به نوشته ای از من «درباره کمپین "نه به جمهوری اسلامی"» [1]   مطلبی با عنوان «حال که شوروی فروپاشیده است و کمونیسم کارگری متحزب نیست…» [2]  را در سایتهای مختلف منتشر کرده است .  به علاقمندان توصیه میکنم هر دو نوشته که لینکهایشان در زیر این یادداشت آمده است را بخوانند و جواب    این  سوالات را بیابند: 1)      یادداشت ایرج فرزاد چه ربطی به نوشته من دارد؟ 2)      مستقل از اینکه فرزاد جوابی به من داده باشد یا خیر، آیا یادداشت او معنا و محتوائی دارد؟ آنچه باقی میماند این است که نوشته ایرج فرزاد جواب به چه کس و چه چیزی است.   قریب   نیمی از نوشته او مقدمه ای کاملا بیربط به موضوعات مورد بحث است. تنها در یکی از پاراگرافهای بعدی و آنهم در نیمه های پاراگراف معلوم میشود که مطلب او از قرار و از جمله در جواب به نوشته من است. میگوید:  « عباس گویا به بهانه نقد کمپین “نه به جمهوری اسلامی” به کالبد شکافی “سوسیالیسم غیر کارگری” منصور حکمت و در پرده نقد بحث “سلبی – اثباتی” او پرداخته است.»   من هیچ کجا عبارت "سوسیالیسم غیر کارگری" را به کمونیسم منصو

درباره کمپین "نه به جمهوری اسلامی" – بخش پایانی

تصویر
هنگامیکه یادداشت   «حمید تقوائی و ادعای بهبود شرایط زندگی مردم توسط جمهوری اسلامی»   را در اسفند ماه  96  منتشر کردم تصورش را هم نمیکردم که با عکس العمل  بشدت  هیستریک کادرهای استخوان خرد کرده حزب کمونیست کارگری ایران (حککا) روبرو شوم. هدف من از انتشار آن  یادداشت  افشای مواضع ضد کارگری حمید تقوائی در این جملات او در یک سخنرانی در انجمن مارکس سوئد بود:   «امروز یکی از مسئله پایه ای فقر است. فقر و فلاکت و مبارزه مردم با همین شعار شروع شد، وقتی ما به مذهب و مسئله زن اشاره میکنیم بنظرم یک بحث ساختاری تر، پایه ای تر، هویتی تر و جمهوری اسلامی را هدف قرار میدهیم. منظورم این نیست که جبهه های دیگری وجود ندارند یا فقر و فلاکت بی اهمیت است. منظورم اینه که  جمهوری اسلامی رسما پای بی حقوقی زنان و مذهب ایستاده است، پای فقر نایستاده. جمهوری اسلامی مخالف بهبود شرایط مردم نیست. زورش نمی رسد، بحران دارد، ایت الله های میلیاردی اجازه نمیدهند ولی رسما و قانونن از مذهب دفاع میکند. رسما و قانونن از بی حقوقی زن دفاع میکند، بهمین خاطر پاشنه ٱشیل اش هستت. شما برای فقر بجنگید حکومت ممکن است نصف مجلسش هم بیاید

درباره کمپین "نه به جمهوری اسلامی" (3)

تصویر
    منصور حکمت میگوید بحث سلبی و اثباتی بحثی بر سر یک متد است. میدانیم که این متد بر بنیاد نظری تفکیک سلب از اثبات نهاده شده است. اما صرفنظر از مبانی نظری این بحث، متد سلبی و اثباتی قرار است ما را به چه اهداف عملی برساند. سلبی ابزار چیست؟ اصولا نقطه عزیمت حکمت برای فرمولبندی این متد چیست؟ حکمت میگوید: «میتوانیم به شيوه سلبى رهبرى کنيم و قدرت را با آن بگيريم.» (جنبش سلبی و اثباتی) پس مسئله بر سر کسب قدرت سیاسی است. برای کسب قدرت سیاسی باید رهبر "جنبش" شد. کدام جنبش؟ جنبش سرنگونی. چرا جنبش سرنگونی و چرا جنبش (سوسیالیستی) کارگری نه؟ برای اینکه جنبش سرنگونی عینیت دارد، خواست "مردم" است : « اگر جامعه ايران حاضر نباشد تا شعار "جمهورى اسلامى نه" برود، من و شما نميتوانيم به زور با هيچ شعار اثباتى بِبَريمش. ميگويد نميآيم!» (همانجا) آیا جامعه ایران حاضر نیست با شعار اثباتی ما، سوسیالیسم، همراه شود؟ از گوینده عبارت «زیپ پوست هر انسان شریف و منصفی را بکشی یک سوسیالیست از توش می آد بیرون» (سخنرانی در استکهلم) حال میشنویم که: «توده‌ها همه‌شان با هم سوسياليست نميشوند،

درباره کمپین "نه به جمهوری اسلامی" 2

تصویر
کمپین "نه ﮳﮳﮳" کمپینی رسانه ای و رو به بالائی هاست﮳ این کمپین قرار نیست عامل هیچ تغییری از پائین باشد اگر چه سعی شده است از ظواهر اعتراضات مردمی در بیان آن استفاده شود﮳ رضا پهلوی بدون هیچ عنوانی در لیست امضا کنندگان نام برده شده است، او لباس مردم عادی را بتن کرده و پرینتی با مضمون شعار کمپین بدست گرفته است تا بمعنی دقیق کلمه خود را همرنگ جماعت نشان دهد﮳ اما این تنها ظاهر قضیه است و قرار نیست با محتوای اعتراضات مردم عادی تلفیق شود﮳ این کمپین مانند کمپینهای دیگر بتدریج در رسانه ها کمرنگ و محو خواهد شد اما حی و حاضر یک ویژگی خاص را با خود حمل میکند که ربط چندانی به فراخواندهندگان و سازماندهندگانش ندارد﮳   سرنگونی طلبی مدتهاست جایگزین هویت کمونیستی کارگری احزاب کمونیست کارگری شده است﮳ شعار "نه به جمهوری اسلامی" در نتیجه به شعار هویتی این احزاب تبدیل شده است﮳ دقیقا بهمین دلیل، بلند کردن پرچم "نه ﮳﮳﮳" توسط اپوزیسیون بورژوائی، احزاب ک ک خصوصا حزب کمونیست کارگری ایران را دچار مشکل کرده است﮳ لیدر حککا در مصاحبه اخیر تلویزیونی اش ، همانطور که انتظار میرفت، با پری